منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 92
بازدید دیروز : 64
بازدید هفته : 156
بازدید ماه : 225
بازدید کل : 175007
تعداد مطالب : 382
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


تماس با مدیر
پیج رنک گوگل وصیت شهدا

کد ِکج شدَنِ تَصآوير

چاپ این صفحه قرآن آنلاین

www.doostqurani.ir/

دوست قرآنی" href="http://doostqurani.ir/">دوست قرآنی

Amargir.net
پربازدیدترین مطالب

کد پربازدیدترین

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 382
:: کل نظرات : 52

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 4

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 92
:: باردید دیروز : 64
:: بازدید هفته : 156
:: بازدید ماه : 225
:: بازدید سال : 83420
:: بازدید کلی : 175007
نویسنده : سرباز ولايت
یک شنبه 24 خرداد 1394

رنگ های آبی آسمانی و سبز را دوست داشت ، از قرمز بدش می آمد. می گفت « از جبهه این قرمز برای من شده  یک جور سمبل قساوت »

قرمزی رژ لب ناراحتش میکرد.

به همسرش می گفت « من تورا همان طور که هستی می خواهم »

                                                                                                   شهید زین الدین

 

آمده ام بگویم کجایی شهید عزیز ببینی زنان نه ، بلکه مردان سرزمین من کوی سبقت را ربوده اند دیگر قرمز نماد

قساوت نیست نماد فرهنگ و کلاس و مدرنیته بودن است و دیگر نمیشود مردانه بودن را در آنها یافت دلم لک زده

است برای آبجی گفتن های مردانه نه اینکه به یک بانــــــــــو ، یه غریبه میگویند خانمـــــی ...


:: موضوعات مرتبط: خاطرات شهدا , ,
:: برچسب‌ها: سخنان شهيد زين الدين , غيرت , بي غيرتي مردان , جبهه , ماتيك , مردان بي غيرت , سبكبلان عاشق , خاطرات شهيد زين الدين , ,
:: بازدید از این مطلب : 443
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سرباز ولايت
شنبه 23 خرداد 1394
 

غلامرضا خرم‌جاه پسر عمو و همرزم شهيد در اين باره مي‌گويد: ايرج در حالي که 14 ساله بود از طريق کاروان «راهيان کربلا» به جبهه حق عليه باطل شتافت. از رزمندگان لشکر 10 سيدالشهدا(ع) بود و در عمليات «کربلاي4» شرکت کرد، پس از آن عمليات، به عنوان يکي از غواصان گردان «حضرت علي اکبر(ع)» در عمليات «کربلاي 5» حضور يافت.

دو گروهان از گردان «حضرت علي اکبر(ع)» که سردار جانباز «حميد تقي‌زاده» فرمانده گردان و شهيد «عليرضا آملي» فرمانده گروهان آن به شمار مي‌آيند، غواص بودند.

ساعت حوالي چهار بامداد را نشان مي‌داد و مرحله اول عمليات «کربلاي5» (دي ماه سال65) در حال اجرا بود، پسر عمويم نيز همراه گروهانش وارد عمل مي‌شود تا اينکه ترکشي از روي پلاک شناسايي، سينه‌اش را سوراخ کرد و چند ترکش هم به سر و بدنش اصابت کرد.

در اين حال يکي از رزمندگان به نام «علي فيروزگاه» فرزند «قادر» که او نيز از کرج اعزام شده بود، تلاش مي‌کند پيکر ايرج را از منطقه شلمچه به عقب منتقل کند، اما نمي‌دانست که سينه پسر عمويم سوراخ شده تا اينکه وقتي موقع تنفس مصنوعي به او متوجه مي‌شود از سينه او کف و خون بيرون مي‌آيد، شرايط به گونه‌اي رقم مي‌خورد که فيروزگاه نمي‌تواند پيکر ايرج را به عقب بياورد و ايرج در همان منطقه شلمچه باقي مي‌ماند، فيروزگاه نيز در مرحله دوم عمليات کربلاي به شهادت مي‌رسد.

نزديکي‌هاي صبح، رزمندگان ايراني خط را مي‌شکنند اما وقتي به محل شهادت پسر عمويم مي‌روند، پيکرش را نمي‌يابند. در اين شرايط آنها دو احتمال مي‌دهند. يکي اينکه شايد پيکرش به آب افتاده يا اينکه اعضاي «تعاون» (افرادي که پيکرهاي شهدا را به پشت جبهه منتقل مي‌کردند) او را به عقب منتقل کرده‌اند.

احتمال اول درست بوده و پيکر شهيد ايرج خرم‌جاه به مدت شش ماه بدون پلاک در اين منطقه باقي مي‌ماند تا اينکه تيرماه سال 66 پيکرش در محل شهادتش پيدا مي‌شود. از آنجايي که از نظر اندام، شکل ظاهري و کبودي روي بازويش شبيه آقاي جعفر زمرديان (مديرکل فعلي اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع مقدس استان همدان) بوده است اشتباهي به جاي او در گلزار شهداي شهر همدان دفن مي‌شود، نکته ديگر اينکه آقاي جعفر زمرديان روي بازويش جاي ماه گرفتگي دارد و همين هم يکي ديگر از دلايلي بوده که موجب اشتباه خانواده زمرديان در شناسايي‌ فرزندشان مي‌شود.

ايرج خرم‌جاه فرزند اول مرحوم عمويم «حسام‌الله» است براي همين عمويم علاقه و وابستگي عاطفي بسياري به او داشت، اين شهيد يک برادر به نام تورج و يک خواهر نيز دارد. ايرج پسري درس خوان و متعهد بود، علاقه زيادي به بسيج داشت تا جايي که گاهي اوقات تا صبح در پايگاه بسيج فعاليت مي‌کرد.

در طول سال به خوبي درس مي‌خواند تا در تعطيلات تابستان با اشتغال در مکانيکي و شيشه‌بري به پدرش کمک کند، در رشته قرائت قرآن نيز در منطقه ساوجبلاغ کرج موفق به کسب مقام شده بود.

وقتي هم که طبل جنگ تحميلي نواخته شد بنا به فرمايش امام خميني (ره) مبني بر واجب کفايي بودن حضور در صحنه نبرد، درس و تحصيل خود را رها کرد و به جبهه نبرد حق عليه باطل اعزام شد، وي براي اينکه به جبهه برود چندين بار اقدام کرد اما در دو مرحله با اعزامش به دليل سن کمش مخالفت شد تا اينکه توانست با دستکاري شناسنامه‌اش و تغيير سال تولدش از 1351 به 1347 جواز حضور در جبهه را دريافت کند.


:: موضوعات مرتبط: خاطرات شهدا , ,
:: برچسب‌ها: ماجرای شهیدی که پلاکش مانع شناسایی اش شد , كربلاي 4 , عمليات , عمليات كربلاي4 , خاطرات شهدا , خاطرات همرزم شهيد , راهيان نور , رزمندگان , سيد الشهدا , عمليات سيد الشهدا , سردار حميد تقي زاده , جانباز , كربلاي5 , پلاك , تركش , شهادت , خاطرات , شهيد علي فيروزگاه , فرمايشات امام خميني , جبهه ,
:: بازدید از این مطلب : 419
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سرباز ولايت
شنبه 23 خرداد 1394
دیروز از هرچه بود گذشتیم
امروز از هرچه بودیم
آن‌جا پشت خاكریز بودیم
و این‌جا در پناه میز
دیروز دنبال گمنامی بودیم
و امروز مواظبیم ناممان گم نشود
جبهه بوی ایمان می‌داد
و این‌جا ایمانمان بو می‌داد
الهی نصیرمان باش، تا بصیر گردیم
بصیرمان كن، تا اسیر برنگردیم
و آزادمان كن تا اسیر نگردیم

:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , ,
:: برچسب‌ها: ديروز , اسير , شهدا , جبهه , بوي شهدا , دل نوشته , متن , متن زيبا , شهدا شرمنده ايم , سبكبلان عاشق , بصيرت ,
:: بازدید از این مطلب : 467
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سرباز ولايت
شنبه 23 خرداد 1394


بدی کردیم خوبی یادمان رفت
ز دلها لای روبی یادمان رفت
به ویلای شمالی خو گرفتیم
شهیدان جنوبی یادمان رفت

« شادی روح شهداء صلواتـــ »

 


:: موضوعات مرتبط: دل نوشته , ,
:: برچسب‌ها: معراج شهدا , شهدا , شهيدان جنوب , متن زيبا در مورد شهدا , جبهه , شلمچه , ,
:: بازدید از این مطلب : 506
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 20 صفحه بعد

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
بسم رب الشهدا والصديقين سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم. افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شما در مورد وب سايت سبكبلان عاشق؟

پیوندهای روزانه
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سبكبالان عاشق  آدرسwww.shaied-ebrahimi.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.